دفاع پایان نامه کارشناسی ارشد

سلام به همگی


خواستم اطلاع رسانی کنم که به امید خدا جلسه ی دفاع از پایان نامه ی کارشناسی ارشد من با عنوان:


"عامل دار نمودن گرافن توسط مشتقات سلولز برای کاربرد در دارورسانی" 


دوشنبه ی آینده 22 مهرماه ساعت 2 بعد از ظهر در آمفی تئاتر دانشکده پلیمر دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار میشه. 


از این طریق از همه ی 86 ها برای حضور در این جلسه دعوت به عمل می آورم. 

کی میره کجا؟!

خب....  مثل اینکه نتایج کنکور ارشد که قرار بود فردا اعلام بشه، امروز اعلام شده و انتظار بچه ها به پایان رسیده...

 

تو پست مربوط به رتبه ها که درست و حسابی معلوم نشد کی چه رتبه ای آورده، ولی الان دیگه رتبه ها مهم نیست... از رتبه ۱ تا ۴۰-۲۳۰ که احتمال قبولی وجود داشته، هرکی هرجا قبول شده بگه...

 

برای قبولی های سهند هم پارتی بازی داریم... هر سوالی هست بپرسید

مدیریت جدید

به تازگی از طریق چند نفر از دوستان با خبر شدم که چندی پیش مدیریت گروه دستخوش تغییراتی شده و جناب آقای دکتر رضا جهانمردی، به عنوان جانشین آقای دکتر سعید بازگیر انتخاب شدند. متأسفانه به دلیل دوری از دانشگاه و همچنین اطلاع رسانی نه چندان مناسب طی ۱-۲ سال اخیر () خیلی دیر متوجه این موضوع شدیم و با تأخیر خیلی زیادی این پست ارسال شده که از همین جا از آقای دکتر جهانمردی پوزش می طلبیم.

بدینوسیله، ضمن سپاس و قدر دانی از زحمات جناب آقای دکتر بازگیر طی سالهای فعالیت به عنوان مدیریت گروه، انتخاب شایسته ی جناب آقای دکتر رضا جهانمردی را به عنوان "مدیر گروه مهندسی پلیمر دانشگاه علوم و تحقیقات" به ایشان تبریک گفته و در مسیر دشوار پیش رو برایشان آرزوی پیروزی می کنیم.

از طرف: بسپار 86 ( دانشجویان پلیمر ورودی 86 )

ما چقدر زود باور هستیم...!

دانشجویی که سال آخر دانشگاه را می گذراند به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت. 
او در پروژه خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت و یا حذف ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای این خواسته خود دلایل زیر را عنوان کرده بود:

۱- مقدار زیاد آن باعث عرق کردن زیاد و استفراغ می شود.

۲- یک عنصر اصلی باران اسیدی است.

۳- وقتی به حالت گاز در می آید بسیار سوزاننده است.

۴- استنشاق تصادفی آن باعث مرگ فرد می شود.

۵- باعث فرسایش اجسام می شود.

۶- حتی روی ترمز اتوموبیل ها اثر منفی می گذارد.

۷- حتی در تومورهای سرطانی نیز یافت شده است.

از ۵۰ نفر فوق ۴۳ نفر دادخواست را امضا کردند. 
۶ نفر به طور کلی علاقه ای نشان ندادند و اما فقط یک نفر می دانست که ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» در واقع همان آب است!!!


عنوان پروژه دانشجو، «ما چقدر زود باور هستیم» بود!

 

کنکور ارشد 92

بالاخره این نتایج کنکور ارشد که امروز اعلام شد، بهونه ای شد برای اینکه پستی ارسال کنم و تا حالی از هم بپرسیم و از احوالات کنکوری های امسال هم با خبر بشیم و ببینیم بچه های ۸۶ امسال چیکار کردن...

منتظر نظرات و خبرای خوبتون هستیم

 

 

تا این لحظه...

 پوریا اتابکی ۱۰۴

نوروز 1392

 فرا رسیدن

نوروز ۱۳۹۲

 شـــــــاد بـــــاد

امیدوارم که سال پیش رو، سالی همراه با

سلامتی، شادی، پیروزی، فراوانی و آزادی

برامون باشه

دیگران رو دوست بداریم و زیبا زندگی کنیم

ملاقات 7

سلام خانوم دکتر:
- سلام جانم،
عجب تغییری کرده این مطب، واقعا بهتر شده
- ممنون جانم
خانوم دکتر برای چی خدا منو اینی که ساخته ساخت؟
- این چه سواله عجیبیه که می پرسی جانم؟؟!
مگه چیه؟
- چرا گور خر راه راهه به نظرت جانم؟
نمی دونم! چون راه راهه؟؟!!
- دقیقا همینطوره جانم، دلیلی نداره اینکه راه راهه، راه راهه چونکه هست
- تو هم همینی جانم، خدا تورو ساخت، و تورو خاص ساخت نه برای اینکه خیلی خاص باشی! بلکه برای اینکه می تونست و دلیلی نداشت، می دونی چیه، دلیل اینکه یه نفر اینشتین میشه و یه نفر هیچ این نیست که اون خیلی خاصه، بلکه به خاطر اینه که اینشتین و اون آدم بی مقدار به یک نظر ساخته شدند، خدا بزرگترین دانشمند دنیاست و تو، تو جانم فقط یه لوله ی آزمایشی کناره بقیه شون ...
یعنی من خاص نیستم؟!
- چرا جانم، خاص هستی اما ارزشمند خیر . . .
- یادت باشه جانم، یه لوله آزمایش کناره بقیه لوله آزمایشا

بهانه

سلام به همگی

امیدوارم که همتون شاد و سلامت باشید. راستش مدتیه که خیلی به یاد دوران کارشناسی و دوستان و هم­کلاسی­های اون دوران هستم. تعداد ورودیمون هم که زیاد بود و خبر داشتن از همه­ی بچه­ها خیلی راحت نیست. خوشحالم که وبلاگمون هر چند فعالیت و جنب و جوش قبل رو نداره ولی هنوز هم پا بر جاست و کلی بازدید روزانه داره. انگار که هنوز هم منتطر دیدن یه خبر یا اتفاق جدید تو وبلاگمون هستیم.

متاسفانه نشد که به بهانه­ی جشن فارغ التحصیلی دور هم جمع بشیم و از حال و روز همدیگه خبر بگیریم. خب این طور که معلومه یه عده از بچه­ها دارن ارشد می­خونن.  یه عده­ی دیگه مشغول به کار شدن.  بعضی از بچه­ها از ایران رفتن و یه سری هم به فکر رفتن هستن.

به نظرم رسید که خیلی خوب می‌شه توی بخش نظرات این پست هر کدوممون در مورد موقعیت الانمون چند خط بنویسیم. مثلاً اونایی که ارشد می خونن چه اینجا و چه خارج از ایران در مورد موضوع پروژشون یه توضیح کوچیک بدن، اونایی که مشغول به کار شدن در مورد محل کار و حوزه­ی کاریشون چند خط بنویسن و بچه­هایی هم که می­خوان برن در مورد دانشگاهی که انتخاب کردن و حوزه­ای که قراره روش کار کنن بنویسن.

امیدوارم به این بهانه علاوه بر خبر گرفتن از همدیگه حال و هوای قبلی به وبلاگمون برگرده

تولد، تولد، تولدت مبارک: بهمن 91

بهمـــــــــــــــــــــن

مهشید براتی    آرش سعادتمند    مرجان علی اکبرنیا

پیمان اکبری    امیر فرزامی    مرضیه مقیسه

تولدتون مبارک باشه

زندگیتون همیشه بهاری

 

چرا هیچ کس دوست ندارد بند دوم مرغ سحر را بخواند؟

مرغ سحر نیازی به معرفی ندارد. سروده ای از محمدتقی بهار در دوران مشروطه که پس از آغاز حکومت رضا شاه به صورت ترانه اجرا شد. آهنگ این اثر، از مرتضی نی داوود، فوق العاده زیباست. آهنگ باو جود گیرایی زیر و بالای چندانی ندارد بنابراین حتی کسانی که با خوانندگی آشنایی ندارند می توانند آن را به راحتی بخوانند. اکثر خوانندگان نامی نیز اجرایی از مرغ سحر را به نام خود ثبت کرده اند که می توان به ملوک ضرابی، قمرالملوک وزیری، نادر گلچین، هنگامه اخوان، محمدرضا شجریان و نیز اجراهای متفاوتی از فرهاد، همای و محسن نامجو اشاره کرد

اما آنچه تا کنون به عنوان مرغ سحر شنیده ایم عبارت است از بند اول این شعر...
ادامه نوشته